واژهای که با حرف «ع» شروع میشود
تعداد - ۱۱ - واژه پیدا شد.
عقب بودن در تاخت
داشتنخالشمار بیشتر در مقایسهی با حریف.
عدد مرده
یک عدد مشخص تاس که در موقعیت فعلی قابل بازی کردن نیست. کشتن یک عدد را ببینید.
عامل آزمون
ویژگیای که یک مسئله را به اندازهای جالب می کند تا در آزمون آورده شود. ظاهر صرف در یک آزمون نشان میدهد که بازی "بدیهی" ممکن است انتخاب درستی نباشد.
عدد ریشه
پرتاب تاسی که باعث میشود، موقعیت حریف به هم بریزد.
عبارت تصادفی
یک مقدار عددی که به طور اختصاصی ترتیب پرتاب تاسها تولید شده توسط یک تولیدکننده عدد تصادفی را تعیین میکند.
عبارت
مرتبط: عبارت تصادفی.