دیکشنری تخته نرد

تمامی اصطلاحات رایج در بازی تخته نرد

تعداد - ۷۸۰ - واژه پیدا شد.

ب

بافل باکس

ابزاری که برای انداختن تاس استفاده می‌شود. تاس ها در حالی که از جعبه می افتند، منحرف شده و به خوبی گردش می‌کنند تا از اتفاقی بودن آن تضمین شود.

باکلیت

نوعی پلاستیک اولیه که در دهه‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ برای ساختن مهره‌های تخته نرد استفاده می‌شد. بسیاری از مردم ظاهر و حس باکلیت را به مواد جدیدتر ترجیح می دهند.

برتا

حرکتی که به اشتباه با تاس ۶-۵ انجام بگیرد و مهره‌‌ای را از خان-اول حریف به خان-میانی خودتان حرکت دهید در حالی که حریف خان-پیشخوان خودش را بسته و مسیر شما را سد کرده است.

براکت مبارزان

نام براکت شانس مجدد (شانس دوم) تورنمنت‌های دو حذفی که در اوپن نوردیک برگزار شد. بازیکنی که در براکت اصلی شکست می‌خورد، قبل از حذف شدن از مسابقات، در براکت مبارزان به بازی ادامه می‌دهد. هشت بازیکن نهایی (چهار نفر از براکت اصلی و چهار بازیکن از براکت مبارزان) واجد شرایط برای دور نهایی هستند.

بحران

تخلیه اجباری یک خان مطلوب به دلیل عدم وجود حرکت‌های مناسب یا از سر اجبار؛ به‌ویژه، موقعیتی که در آن مجبور شوید مهره‌ای را در اعماق خانه‌ی خود دفن کنید.

بای (استراحت)

"[همانند "go by".]  موقعیت بازیکنی در تورنمت که بدون بازی کردن به دور می‌رود. استراحت‌ها بطور رایج در دور اول تورنمنت‌هایی که با روش حذفی برگزار می‌شوند اتفاق می‌افتد تا برای دور دوم بازی تعداد بازیکنان دقیقا برابر با یکی از توان‌های عدد ۲ برسد.

بخش آزاد

بخش اصلی یک تورنمنت؛ بخشی که هر بازیکنی می‌تواند در آن ثبت‌نام کند. همچنین به آن بخش قهرمانی نیز گفته می شود، معمولاً بیشترین هزینه ورودی و بزرگترین جوایز را دارد و قوی‌ترین بازیکنان را جذب می کند.

مقایسه کنید:

بخش تازه کار

بخشی از یک تورنمنت که برای ضعیف‌ترین بازیکنان، به‌ویژه آنهایی که تمایلی به رقابت با افراد قوی‌تر ندارند و یا هزینه ورودی مایل به پرداخت هزینه‌ی ورودی پایین‌تری هستند.

بخش

یکی از بخش‌های یک تورنمنت که در آن بازیکنان بر اساس توانایی و تجربه در آن بخش قرار می‌گیرند. به عنوان مثال، یک تورنمنت ممکن است دارای یک بخش برای تازه‌کاران، بخشی برای بازیکنان متوسط و یک بخش آزاد داشته باشد.

بدهی

ویژگی‌ای که به ضعف یک موقعیت منجر می‌شود، مانند تک‌های زیاد، مهره‌های دفن شده، یا عدم انعطاف.

مرتبط:

بخار

به نقطه جوش رسیدن بازیکن. به طور بی‌پروا بازی کردن به دلیل ناراحتی یا بی‌صبری از بدشانسی. از دست دادن ثبات احساسی در زمینه قمار؛ به ویژه اقدام به انجام ریسک‌های بزرگتر و بزرگتر برای جبران ضررهای قبلی.

بخارپز

کسی که از او بخار برخواسته است.

بر روی پیشخوان

جایی که یک مهره پس از زده شدن قرار می‌گیرد. زمانی که یک مهره بر روی پیشخوان دارید، نمی‌توانید هیچ یک از مهره‌های دیگر خود را حرکت دهید تا زمانی که آن مهره دوباره به تخته وارد شود.

بر روی تخته

بازی‌هایی که به صورت رو در رو انجام می‌شوند، در مقابل بازی‌هایی که در اینترنت یا از طریق مکاتبه انجام می‌شوند.

بازیکن پیش‌بینی‌شده

رقیبی در تورنمنت که موقعیت او در قرعه‌کشی به‌طور از پیش تعیین‌شده است، به این خاطر که تا اطمینان حاصل شود که او در دورهای اولیه تورنمنت حذفی با دیگر بازیکنان پیش‌بینی‌شده رقابت نمی‌کند.