دیکشنری تخته نرد

تخته نرد (۱) روی صفحه‌ای متشکل از ۲۴ مثلث باریک به نام خان (۱) بازی می‌شود. مثلث‌ها با رنگ‌های متناوب در چهار قسمت (چهارگوش) گروه بندی شده‌اند و هر گوشه ۶ مثلث را شامل می‌شود. این چهار گوشه به نام‌های خانه و بیرون خانه به علاوه‌ی خانه‌ی حریف و بیرون خانه‌ی حریف شناخته می‌شوند. گوشه‌های خانه و بیرون خانه توسط یک برآمدگی در مرکز صفحه با نام پیشخوان از هم جدا می‌شوند.

بازیکنی که آخرین داو ارائه شده در بازی را پذیرفت. او مکعب را در بر روی صفحه در سمت خودش قرار می‌دهد تا مشخص شود که صرفا او می‌تواند داو بعدی بازی را ارائه کند.

بخوانید:

• مالکیت مکعب.

یک پرتاب تاس که بازیکن را مجبور به تک دادن شود و یا یک خان با ارزش را تجزیه کند.

برداشتن یک مهره از روی خانی که در آن فقط دو مهره وجود دارد، در نتیجه یک خان آزاد باقی می‌ماند.

مشابه:

• ساختن خان

بازیکنی که به احتمال زیاد بازنده‌ی یک بازی یا مسابقه خواهد بود.

مشابه:

• مدعی.

زدن دوتایی.

یک عدد مشخص تاس که در موقعیت فعلی قابل بازی کردن نیست. کشتن یک عدد را ببینید.

از هم جدا کردن، مانند شکستن یک خان، شکستن یک پریم و یا شکستن تختِ خانه.

به باز کردن یک یا چند خان از پریم گفته می‌شود.

به باز کردن یک یا چند خان در تختِ خانه زمانی که ساختن تختِ خانه انجام گرفته باشد.

به فاصله یا فاصله‌های گفته می‌شود که میان خان‌های ساخته شده قرار گرفته باشند.

زدن یک مهره.

بزن در‌رو.

بزن در‌رو.

یک روش برای شمارش خال که توسط داگلاس زارِ ابداع شد.

بازیکنی که در مسابقه یا در [رقابت سرعت] (race) عقب است.

مرتبط:

• جلو افتاده.

ویژگی‌ای که یک مسئله را به اندازه‌ای جالب می کند تا در آزمون آورده شود. ظاهر صرف در یک آزمون نشان می‌دهد که بازی "بدیهی" ممکن است انتخاب درستی نباشد.

پرتاب تاسی که باعث می‌شود، موقعیت حریف به هم بریزد.

یک مقدار عددی که به طور اختصاصی ترتیب پرتاب تاس‌ها تولید شده توسط یک تولیدکننده عدد تصادفی را تعیین می‌کند.

مرتبط: عبارت تصادفی.