واژهای که با حرف «ش» شروع میشود
تعداد - ۳۰ - واژه پیدا شد.
شمعدان
موقعیتی که در آن مهرههای بازیکن بر روی تعداد کمی از خانها (۱) انباشته شده باشند.
شمارش موقعیت
برای رتبهبندی خال شمار بازیکنان تا مشخص شود چه کسی تا چه مقدار در مسابقه پیشتاز است.
شکست
از هم جدا کردن، مانند شکستن یک خان، شکستن یک پریم و یا شکستن تختِ خانه.
شکستن تختِ خانه
به باز کردن یک یا چند خان در تختِ خانه زمانی که ساختن تختِ خانه انجام گرفته باشد.
شکارچیان
مهرههایی که از عمد بر روی صفحهی بازی پخش شدهاند تا شانس زدن مهرهی تک حریف که در تلاش برای فرار است، افزایش یابد.
شیوهی نیمه-متقاطع
یک روش برای شمارش خال که توسط داگلاس زارِ ابداع شد.