واژهای که با حرف «ب» شروع میشود
تعداد - ۱۰۳ - واژه پیدا شد.
بازی اجباری
یک تاس که فقط یک بازی برای آن ممکن باشد
بازی ایمن
بازی با مهره
حرکت دادن مهرهها بر اساس اعداد تاس.
بات
یک برنامهی رایانهای که بر روی سرور تخته نرد قرار دارد و بازی میکند.
هرگونه برنامهی رایانهای که بتواند تخته نرد بازی کند و تحلیلی از موقعیتها داشته باشد که میتوانید به برنامههای همچون (جلیفیش، اسنویی، یا تختهنرد گنو).
بازی انتحاری
طعمه قرار دادن یک مهرهی تک تا حریف آن را بزند تا بتوان آن مهره را در روند چرخش دوباره قرار داد. ایده این است که زمان بندی مدیریت شود یا دفاع خود را در تختِ خانهی حریف تقویت کنید. همچنین به عنوان [بازی هاراکیری] (#hara_kiri_play) شناخته می شود.
بازی ایستایی
این استراتژی زمانی استفاده میشود که شما در مسابقه عقب باشید و حریف شما دوندههای خود را فراری داده باشد. شما یک لنگر پیشرفته ایجاد میکنید و تا جایی که میتوانید آن را حفظ کنید، با این ایده که مانع بیرون کشیدن ایمن مهرههای حریف خود شوید.
مقایسه کنید:
بازار گردان
[در قیاس با بازندهی بازار.] دنباله ای از دو پرتاب تاس (یکی برای شما و دیگری برای حریف) که یک بازی را از موقعیتی که حریف در آن داو را رد میکرد به موقعیتی که داو را بپذیرد برساند.
بازی ایستایی مشترک
بازی که در آن هر دو بازیکن لنگرهای پیشرفته را در خانهی حریف نگه میدارند تا از به داخل آوردن مهرهها به خانه ممانعت کرده و فرصت زدن حریف را پیدا کنند.
بازی اضافی
انجام یک بازی جسورانهی غیرضروری.
بازی امتیازی
روش قدیمی امتیازدهی در تخته نرد که دیگر استفاده نمیشود. برنده بازی برای هر مهره در خانه بازنده ۱ امتیاز، برای هر مهره در تختِ بیرونی بازنده ۲ امتیاز، برای هر مهره در تخته بی رونی برنده ۳ امتیاز و برای هر مهره در پیشخوان یا در خانهی برنده ۴ امتیاز دریافت میکند.