دیکشنری تخته نرد

موقعیتی در مراحل پایانی بازی که حریف سعی دارد مهره‌ها را به خانه آورده و آنها را از بازی خارج کند، بازیکن بر روی خان شماره‌ی ۱ لنگر می‌گیرد و تلاش می‌کند تا در صورت تک دادن حریف، از او کشته بگیرد.

یک بازی بی‌احتیاط یا تهاجمی در حالیکه امکان انجام بازی ایمن ممکن باشد، البته در وضعیتی که سازندگی بازی ایمن چندان رضایت بخش نباشد.

انجام یک حرکت که موجب ایجاد یک یا چندین مهره‌ی تک می‌شود و حریف به راحتی می‌تواند آن‌ها را بزند. مرتبط:

• بازی ایمن

حرکتی که موجب ایجاد مهره‌ی تک نشود، و یا مهره‌ی تک در شرایطی ایجاد شود که احتمال کشته شدن آن بسیار ضعیف باشد.

مرتبط:

• بازی بی‌احتیاط

یک سویه از تخته نرد می‌باشد که در آن یک مهره به تنهایی یک خان را کنترل می‌کند.

انجام یک بازی که مطابق با تاس پرتاب شده و قوانین تخته نرد باشد.

انجام بازی که مطابق با تاس پرتاب شده یا قوانین تخته نرد نیست. یک بازی غیرقانونی باید در صورت درخواست حریف قبل از پرتاب تاس تصحیح شود.

نگاه کنید به:

• قوانین حرکت‌های غیرمجاز.

یک نقشه‌ی بازی که در آن هدف اصلی ورود هر چه سریعتر به یک رقابت سرعت محض. یک بازی فرار.

هر نقشه‌ی بازی غیر از بک‌گیم.

مارس.

خطایی در حرکت دادن مهره‌ها که حریف را در نوبت خود به داو دادن وادار می کند. این ترفند می تواند عمدی باشد، تلاشی برای تحریک حریف که پیشنهاد داو را زودتر از موعد بدهد، اما اصطلاح "بازی تحریک آمیز مکعب" اغلب به تمسخر برای اشاره به یک خطای آشکار استفاده می شود.

حرکت مهره‌ها به شکلی که باعث شود حریف پیشنهاد داو دهد، آن هم در زمانی که حداقل یک بازی دیگر برای تعیین برنده باید انجام بگیرد و در این صورت است که حریف برای داو دادن به اشتباه می‌افتد. این در صورتی که بازی بهتر منجر به بی‌ثبات‌تر شدن موقعیت شود اتفاق می‌افتد. به عنوان مثال موقعیت‌های پارادوکس ویزکارور.

یک استراتژی مناسب برای بازیکنی که پیشتاز رقابت است و تلاش می‌کند مهره‌هایش را به خانه ببرد و با کمترین تماسی با حریف آنها را از بازی خارج کند.

مرحله‌ای از بازی تخته نرد که تماس با حریف [قطع] (#break_contact) شود، شروع خواهد شد. یک رقابت سرعت محض.

یک بازی کامل شده که در آن مارس یا سیاه‌مارس اتفاق نیفتاده باشد؛ بازی‌ای که در آن بازیکن بازنده حداقل یک مهره را بیرون کشیده باشد. برنده یک بازی تکی مقدار مکعب دوبرابری را دریافت می کند و هیچ جایزه‌ی اضافی دریافت نمی کند.

حرکت دادن مهره‌ها بر اساس اعداد تاس.

هنر یا مهارت حرکت دادن مهره‌ها.

مشابه:

• بازی با مکعب.

واکنش برای پیشنهاد یک داو، و همچنین واکنش برای پذیرفتن یا رد کردن پیشنهاد داو حریف.

هنر یا مهارت اتخاذ تصمیم‌گیری‌های مکعب.

مقایسه کنید:

• بازی با مهره.

تصمیمی برای بازی کردن که در درجه اول به ملاحظات تاکتیکی بستگی دارد.

مرتبط:

• بازی موقعیت‌محور.

بازی‌ای که موجب ساختن یک خان قوی شود.

تلاشی عمدی برای در تنگنا گذاشتن حریف بطوری که مجبور شود لنگر خود را شکسته و یکی از مهره‌ها را بیرون ببرد. در نتیجه می‌توان به امید زدن مهره‌ی تک بود و با مارس کردن حریف امتیاز بیشتری دریافت کرد.

اشاره به مارس سیاه دارد.

بازی که در آن هر دو بازیکن لنگرهای پیشرفته را در خانه‌ی حریف نگه می‌دارند تا از به داخل آوردن مهره‌ها به خانه ممانعت کرده و فرصت زدن حریف را پیدا کنند.

بازی پولی.