واژهای که با حرف «ب» شروع میشود
تعداد - ۸۲ - واژه پیدا شد.
بازی اجباری
یک تاس که فقط یک بازی برای آن ممک ن باشد
بازی ایمن
بازی تحریک آمیز مکعب
خطایی در حرکت دادن مهرهها که حریف را در نوبت خود به داو دادن وادار می کند. این ترفند می تواند عمدی باشد، تلاشی برای تحریک حریف که پیشنهاد داو را زودتر از موعد بدهد، اما اصطلاح "بازی تحریک آمیز مکعب" اغلب به تمسخر برای اشاره به یک خطای آشکار استفاده می شود.
حرکت مهرهها به شکلی که باعث شود حریف پیشنهاد داو دهد، آن هم در زمانی که حداقل یک بازی دیگر برای تعیین برنده باید انجام بگیرد و در این صورت است که حریف برای داو دادن به اشتباه میافتد. این در صورتی که بازی بهتر منجر به بیثباتتر شدن موقعیت شود اتفاق میافتد. به عنوان مثال موقعیتهای پارادوکس ویزکارور.
بازی با مهره
حرکت دادن مهرهها بر اساس اعداد تاس.
بات
یک برنامهی رایانهای که بر روی سرور تخته نرد قرار دارد و بازی میکند.
هرگونه برنامهی رایانهای که بتواند تخته نرد بازی کند و تحلیلی از موقعیتها داشته باشد که میتوانید به برنامههای همچون (جلیفیش، اسنویی، یا تختهنرد گنو).
بازی انتحاری
طعمه قرار دادن یک مهرهی تک تا حریف آن را بزند تا بتوان آن مهره را در روند چرخش دوباره قرار داد. ایده این است که زمان بندی مدیریت شود یا دفاع خود را در تختِ خانهی حریف تقویت کنید. همچنین به عنوان [بازی هاراکیری] (#hara_kiri_play) شناخته می شود.
بازی ایستایی
این استراتژی زمانی استفاده میشود که شما در مسابقه عقب باشید و حریف شما دوندههای خود را فراری داده باشد. شما یک لنگر پیشرفته ایجاد میکنید و تا جایی که میتوانید آن را حفظ کنید، با این ایده که مانع بیرون کشیدن ایمن مهرههای حریف خود شوید.
مقایسه کنید:
بازار گردان
[در قیاس با بازندهی بازار.] دنباله ای از دو پرتاب تاس (یکی برای شما و دیگری برای حریف) که یک بازی را از موقعیتی که حریف در آن داو را رد میکرد به موقعیتی که داو را بپذیرد برساند.
بازی ایستایی مشترک
بازی که در آن هر دو بازیکن لنگرهای پیشرفته را در خانهی حریف نگه میدارند تا از به داخل آوردن مهرهها به خانه ممانعت کرده و فرصت زدن حریف را پیدا کنند.