دیکشنری تخته نرد

تمامی اصطلاحات رایج در بازی تخته نرد

تعداد - ۷۸۰ - واژه پیدا شد.

ق

قانون داو دادن ۱۰درصدی

یک دستورالعمل برای مدیریت مکعب در موقعیت‌های رقابت سرعتی محض. اگر ۱۰٪ به تعداد خال‌شمار خود اضافه کنید و بیش از دو خال از حریف کمتر نباشد باید دبل بدهید. اگر تعداد خال‌شمار شما به اضافه‌ی ۱۰٪ بیش از یک خال از حریف کمتر نباشد باید داو مجدد بدهید. اگر خال شمار شما به اضافه‌ی ۱۰٪ بیشتر از ۲ خال نباشد حریف باید داو را قبول کند.

قانون داو ۸-۹-۱۲

دستورالعملی برای مدیریت مکعب در موقعیت‌های رقابت سرعتی محض. اگر تعداد خال‌شمار حریف ۸٪ از شما عقب باشد شما باید داو بدهید، و اگر از ۹۰٪ بیشتر باشد باید داو مجدد بدهید. اگر تعداد خال‌شمار حریف کمتر از ۱۲٪ عقب باشد باید پیشنهاد داو شما را بپذیرد.

ف

فوگا

یک بازی یونانی شبیه به مولتیزیم که در آن بازیکنان از گوشه های مورب مخالف تخته شروع می کنند و در همان جهت حرکت می کنند. هیچ زدنی در کار نیست و یک مهره به تنهایی یک خان را کنترل می کند.

فینالیست

یکی از دو بازیکنی که در مسابقه‌ی نهایی تورنمنت حذفی رقابت می‌کنند.

ق

قانون جاکوبی

[به نام اسوالد جاکوبی، که این قانون را پیشنهاد کرد.] قاعده ای رایج در بازی‌های پولی که تعیین می‌کند اگر در طول بازی هیچ یک از بازیکنان داو نداده باشند، مارس و سیاه‌مارس فقط به عنوان یک بازی تک در نظر گرفته می‌شود و هیچ امتیاز اضافی برای برنده وجود ندارد. قانون جاکوبی در بازی‌های مسابقه‌ای استفاده نمی شود. این قانون با حذف موقعیت‌هایی که بازیکنان سعی در اجتناب از داو دارند، سرعت بازی را افزایش می‌دهد تا بتوانند برای مارس کردن حریف بازی کند.

قرعه کشی

تعیین تصادفی رقبا در یک تورنمنت. به جهت تعیین اینکه چه کسانی باهم بازی خواهد کردو یا چه کسی بای دریافت می‌کنند.

قبول-رد

صرفا در بازی شوئت امکان‌پذیر است، توافقی بین دو بازیکن که پس از پیشنهاد شدن داو از سوی سلولی یکی از آنها بپذیرد، دیگری رد کند و آنها مجموع درآمد یا زیان خود را باهم سهیم خواهند شد.

قطع ارتباط

[_تشریح شده توسط دنی کلاینمن در کتاب [جفت شش‌ها از روی پیشخوان]] تاثیر منفی بر انعطاف پذیری مهره‌‌های ذخیره که دقیقاً شش خال از هم فاصله دارند.

قانون کرافورد

[به نام جان آر. کرافورد.] یک قانون استاندارد در بازی‌های سبک مسابقه می‌باشد. هنگامی که بازیکن پیش افتاده در فاصله یک امتیاز تا پیروزی مسابقه قرار می‌گیرد، بازی پیش‌رو بدون مکعب دوبرابری انجام خواهد شد. بازی‌ای که بدین شکل و بدون دوبرابر شدن انجام شود، بازی کرافورد نامیده می‌شود. پس از اتمام بازی کرافورد، مکعب دو برابری دوباره در جریان بازی استفاده خواهد گرفت.

قطع تماس

عبور از آخرین مهره‌های حریف، به طوری که دیگر زدن یا سد کردن امکان پذیر نباشد. بازی به یک رقابت سرعت تبدیل می شود.

قانون کالیفورنیا

یک قانون اختیاری که می‌گوید برنده تاس شروع اگر مکعب را به ۲ افزایش بدهد مجاز است تا هر دو تاس را دوباره پرتاب کند. (مکعب در میانه باقی می‌ماند.)

قانون هالند

[به نام تیم هالند، شخصی که این قانون را پیشنهاد کرد.] یک قانون اختیاری در بازی مسابقه‌ای که در دهه ۱۹۸۰ رایج بود، اما اکنون به ندرت استفاده می شود. پس از بازی کرافورد بازیکن نمی‌تواند تا زمانی که حداقل دو پرتاب توسط هر طرف بازی نشده باشد، داو بدهد.

قانون وولزی برای داو

یک قانون سرانگشتی که توسط متخصص تخته نرد «کیت وولزی» مطرح شده است: «اگر در موقعیتی بطور کامل مطمئن نیستید که باید پیشنهاد داو پذیرفته یا یک رد شود، پیشنهاد دادن داو همیشه صحیح است .

قانون دست به مهره حرکته

قاعده ای که امروزه به ندرت در تخته نرد غربی استفاده می شود، اگرچه در خاورمیانه و به ویژه در ایران رایج است. این قانون اینگونه است که اگر بازیکنی یک مهره را لمس کند، باید همان مهره را حرکت دهد و همچنین پس از انجام یک حرکت صحیح اگر دست خود را از روی مهره بردارد دیگر امکان تغییر حرکتی که برای آن مهره استفاده شده قابل قبول نیست.

قانون لیبی

یک قانون سرانگشتی که می گوید: در یک بازی با زمان‌بندی مناسب که در موقعیت بازی خان خال قرار داشته باشد، بازیکن مدافع حدود ۱۷ درصد شانس برنده شدن دارد.

ف

فشرده شدن

موقعیتی که خالی از مهره‌های ذخیره یا سازنده است و بنابراین مستعد اعداد ناخوشایند می‌باشد؛ خان‌های زیاد.

ق

قانون استین

یک قانون اختیاری که در آن پرتاب تاس‌ جفت مانند هر پرتاب دیگری بازی می‌شود؛ یعنی هر عدد فقط یک بار بازی می‌شود، نه دو بار. مشاهده کنید: آیریش.

قانون پاتل

[به نام بازیکن تخته نرد سم پاتل.] "همیشه آخرین مهره را حرکت بدهید." اگر فقط یک مهره عقب دارید، بهترین حرکت معمولاً این است که آن مهره را حرکت دهید.

ف

فشار

پیش کشیدن یک دونده به گونه‌ای که مستقیماً بر روی تک حریف فشار بیاورد و آن را در معرض زده شدن قرار بدهد و حریف را وادار به پوشاندن تک یا جابجایی آن کند.